ظاهراَ محمود صالح اسمی برآمده از نام دو شخص حقیقی و از نیاکان گروهی از تیرههای گردآمده در زیر درفش این طایفهاست، که در موقعیت تاریخی عصر صفویه قرار داشته و به حسب روایات محلی، صالح نامی، به عنوان یکی از سر دودمانهای طایفه اورش معاصر با شاه اسماعیل صفوی قیادت تیره اورش این قبیله را داشته و محمود نام پسر صالح میباشد، که بعد از پدر، درعهدشاه عباس کبیر حایز این مقام گردید... ( و در این موقع هنوز ایل بختیاری به دو شاخه چهارلنگ و هفت لنگ، موسوم نگردیده بود! ) و بر این اساس، نام محمودصالح (یعنی محمود، پسر صالح) که پدر حیدرآقا ، ناظر چهارلنگ و نیای علیمردان خان بودوبعد از برآمدن شخص اخیر و وحدت تیرههای دیگر با وی نام خاندانی او شهرت این بزرگ طایفه شدکه به عقیده مهرزادقنبری سرداراکبری خرادآذر :
قبایلی که بعداَ محمودصالح خوانده شدند، درواقع چهارلنگان متحد او بودند، که در سپاه نادرشاه افشار ، وی از سوی شاه، فرماندهی آنان را بر عهده داشت که با مرگ نادر، برای جدایی و سرپیچی از جانشین وی، عادل شاه، او را رهبر خود ساختند و ایلخانی ایل چهارلنگ به غیر از عصر محمدتقی خان کیان ارثی ، همواره با طایفه محمودصالح بوده، و ایل سالاران این بزرگ طایفه، اغلب ازتیره اورش بودند.
کهن ترین تیره محمودصالح، اتابک لربزرگ حمدالله مستوفی از آن نام آورده شده؛ که پیوستنش به اتابک ، سبب قدرتمند شدن او گردید...
سردسیر ایل محمودصالح کمیتک و فریدن و گرمسیر آن گتوند، و جلگه سردشت که به نام این ایل، سردشت محمودصالح خوانده میشود، میباشد.
هر طایفه ایل محمودصالح در گذشته، هزار چابُک سوار نخبه و تیرانداز قابل داشت. بدان سان که علیمردان خان اورش بعد از شکست دادن عادل شاه افشار توانست، با اتکای به این نیرو، جنوب و غرب ایران را به تصرف درآورد و سودای پادشاهی بر سراسر ایران را بیابد.
نظرات شما عزیزان:
|